کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو

نقد و بررسی کتاب کیمیاگر

درباره کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو

 

کیمیاگر را به جرئت می‌توان مشهورترین اثر پائولو کوئیلو دانست. پائولو کوئیلو نوع و جنس خاصی از عرفان را در کتاب‌هایش به خواننده ارائه می‌کند که تلفیقی از سبک زندگی امروزی غرب و عرفان کهن شرقی است. به علاوه داستان‌های زندگی پیشوایان مذهبی دنیا مانند پیامبران ادیان بزرگ تاثیر بسیاری در شکل گیری کتاب‌های این نویسنده‌ی برزیلی دارند. پائولو کوئیلو همچنین از آثار عارفان بزرگ شرقی مانند مولانا جلال الدین محمد بلخی استفاده‌ی بسیاری در نگارش آثار خود و شکل‌دهی جهان بینی شخصیت‌های داستان‌هایش کرده است. به عنوان نمونه کتاب حاضر یعنی کتاب کیمیاگر کتابی است که به طور کلی با دفتر ششم مثنوی شباهت‌های بسیار دارد.

خلاصه داستان کیمیاگر

داستان کیمیاگر درباره‌ی چوپانی به نام سانتیاگو است که به دنبال گنجی پنهان در نزدیکی اهرام مصر می‌رود. او در راه رسیدن به مقصد با زحمات بسیاری مواجه می‌شود ولی در نهایت به گنجی رویایی و دست نیافتنی، دست پیدا می‌کند. داستان کیمیاگر داستانی کاملا نمادین و استعاری است و خواننده را در زمان مطالعه‌ی این اثر در اندیشه‌ای عمیق و فلسفی فرو می‌برد.

‌در بخشی از کتاب کیمیاگر می‌خوانیم

 

سانتیاگو بار دیگر کتاب را گشود. اما دیگر نمی‌توانست حواسش را جمع کند و کتاب بخواند. از جا برخاست و به طرف مردی رفت که در کنار چرخ دستی‌اش ایستاده بود و ذرت بوداده می فروخت. می‌خواست به او بگوید که پیرمرد ناشناس درباره‌ی او چه چیزهایی گفته است. اما زود منصرف شد. و با خود گفت که بهتر است او را به حال خود بگذارم. تا با خیال آسوده به کار خود مشغول باشد. به خیابان‌های دیگر شهر رفت. در ساحل دریا ساختمان بلندی بود و در کنار آن، گیشه ای که در آن جا بلیط سفر به آفریقا را از راه دریا می‌فروختند.

از مردی که بلیط می‌فروخت پرسید: نخستین کشتی چه وقت حرکت می‌کند؟ گفت: فردا. و قیمت بلیط را پرسید.

و بی آن که دیگر چیزی بگوید. از آن جا دور شد. مرد بلیط به همکارش، که در کنار او نشسته بود. گفت: امان از دست این جوان‌ها که می‌خواهند به آن طرف دریا بروند و پول ندارند بلیط بخرند و بی خود می‌آیند و وقت ما را می‌گيرند.

چوپان همچنان که بی‌هدف در خیابان‌ها قدم می‌زد در فکر گوسفندانش بود. در این دو سال که همراه گوسفندان دردشت‌های پهناور به هرسو رفته بود. یاد گرفته بود که چگونه باید ازمیش‌های باردار نگهداری کند. و چگونه پشم گوسفندان را بچیند. و چگونه گوسفندان را از هجوم گرگ‌ها دور نگه دارد و در اين دو سال صحراهای دور و نزدیک سرزمین آندلس را شناخته بود. و در ضمن از قیمت تک تک گوسفندانش باخبر بود.

می‌خواست بیشتر فکر کند و نتیجه بگیرد که چه باید کرد؟ قصر بلندی نزدیک میدان شهر بود. از پلکان سنگی آن بالا رفت. و روی بلندترین پله ی قصر نشست. از آن جا می‌توانست دوردست را ببیند. می‌توانست دریا را ببیند. در کتاب ها خوانده بود که سال‌ها پیش مهاجمانی از طرف آفریقا آمده و اسپانیا را تصرف کرده بودند و چندین قرن این مهاجمان اسپانیا را در تصرف خود داشتند. می‌پنداشت که کولی‌ها همراه آن‌ها به اسپانیا آمده‌اند.

با خود می‌گفت:

لعنت براین پیرمرد که آسایش خیال مرا برهم زد!

به این شهر آمده بود تا پیرزن فالگیر را ببیند و تعبیر خواب خود را از او بشنود. این پیرمرد عجیب را هم دیده بود و داستان‌های او را شنیده بود. آن‌ها آدم‌ها را خوب نمی‌شناختند و نمی‌دانستند که یک چوپان چه وابستگی‌ها و چه دلبستگی‌هایی دارد. او تک تک گوسفندانش را می‌شناخت. می‌دانست کدام یک از گوسفندانش می‌لنگد و صاف راه نمی‌رود. می دانست هرکدام از میش‌های باردارش چه وقت می‌زاید. می‌دانست که کدام یک زرنگ است و کدام یک بی حال و تنبل. یاد گرفته بود پشم گوسفندانش را بچیند. و حتی گوسفندان را ذبح کند. و به همین جهت اگر ناچار می شد از آن ها جدا شود غم بزرگی بردل او می‌نشست.

 

باد می‌وزید. باد از طرف شرق بود و شاید از طرف آفریقا تا آن روز نمی‌دانست که آفریقا آن قدرها دور نیست و از بندر تاریفا می‌توان با کشتی به آن جا رفت. و حالا در این فکر بود که یکی از این دو راه را انتخاب کند. اگر به آفریقا می رفت. ناچار بود دختر سیاه گیسو را برای هميشه فراموش کند. اما آن دختر به اندازه گوسفندهایش برای او ارزش و اهمیت نداشت. دلبسته و وابسته به گوسفندانش بود. دختر سیاه گیسو را تنها یک بار دیده بود. و اگر به آن سو نمی رفت و او را نمی‌دید. چندان دلگیر نمی شد. وانگهی برای آن دختر در آن شهر کوچک همه‌ی روزها شبیه همدیگر بودند و دیدن و ندیدن او در زندگی آن دختر تأثیری نداشت.

‌درباره‌ی پائولو کوئیلو نویسنده‌ی کتاب کیمیاگر

آثار پائولو کوئیلو در دنیای امروز خوانندگان و علاقه‌مندان بسیاری دارد. کتاب‌های کوئیلو تا به حال به 73 زبان ترجمه شده‌اند. نزدیک به 135 میلیون نسخه از کتاب‌های کوئیلو در سرتاسر جهان منتشر شده است و در 168 کشور دنیا در اختیار علاقه‌مندان به آثار او قرار گرفته‌اند.

 

چرا باید کتاب کیمیاگر را خواند؟

کیمیاگر داستان کوتاهی است که خوانندگان خود را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگرچه به دلیل اقتباسات بسیار نزدیک این کتاب از داستان‌ها و مفاهیم عرفان شرقی، گروهی از خوانندگان ایرانی عقیده دارند که مطالعه‌ی مراجع اصلی عرفان شرقی مانند آثار مولوی و عطار می‌تواند کارکرد بهتر و بیشتری برای جهت بخشی به اندیشه‌ی خواننده داشته باشد با این حال فراگیری و عالم‌گیری کتاب کیمیاگر عاملی است که حتی خواننده‌ی فارسی زبان را تا اندازه‌ی بسیاری به مطالعه‌ی این اثر جذب کرده است. بسیاری از کتاب خوان‌های امروز روند مطالعه و مکاشفه‌ی خود را با مطالعه‌ی این کتاب آغاز کرده‌اند و بسیاری از خوانندگان این کتاب برای استفاده‌ی بیشتر از محتوای آن بیش از یک‌بار کتاب کیمیاگر را مطالعه کرده‌اند.

 

آن‌چه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو بود. و دانلود این اثر در همین صفحه امکان‌پذیر است. برای مطالعه‌ی دیگر کتاب‌ها در زمینه‌ی داستان می‌توانید به قسمت دسته‌بندی کتاب‌ها مراجعه و کتاب‌های این موضوع را یکجا مشاهده کنید.

کتاب خود برتر

کتاب حضور در وضعیت صفر

 


معرفی و راهنمای کتاب کتاب ,کیمیاگر ,کوئیلو ,پائولو ,بسیاری ,گوسفندانش ,کتاب کیمیاگر ,پائولو کوئیلو ,داستان کیمیاگر ,کتاب‌های کوئیلو ,سیاه گیسو منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کینگ لرن لباس کار آیدین موزیک جامع ترین سایت صدا ها مرکز فروش فلزیاب | طلایاب | دفینه ❤❤راه سعادت❤❤ مارکت های